نماز
سؤال: چرا باید نماز را به زبان عربی بخوانیم در صورتی که اکثر مردم معنی آن را نمی دانند و فقط به طور طوطی وار و حفظ شده تکرار می کنند و چرا نباید نماز را به زبان خویش بخوانیم به طوری که هر چه می خوانیم بفهمیم ؟
اولاً: زبان عربی به شهادت آنها که اهل مطالعه در زبان های مختلف جهانند آنچنان زبان وسیعی است که می تواند ترجمان لسان وحی باشد و مفاهیم و ریزه کاری های سخنان خدا را بازگو کند، علاوه بر این، مسلم است که اسلام از جزیرة عربستان از یک کانون تاریکی و ظلمت و توحش و بربریت طلوع کرد. و در درجه اول می بایست مردم آن سامان را گرد خود جمع کند. آنچنان گویا و روشن باشد که آن افراد بی سواد و دور از علم و دانش را تعلیم دهد و در پرتو تعلیمش دگرگون سازد. البته قرآن با این زبان برای همه مردم جهان قابل فهم نیست (و به هر زبان دیگری بود نیز همین گونه بود) زیرا ما یک زبان جهانی که همة مردم دنیا آن را بفهمند نداریم ولی این مانع از آن نخواهد شد که سایر مردم جهان از ترجمة های آن بهره گیرند و یا از آن بالاتر، با آشنایی تدریجی با این زبان خود آیات را لمس کنند و مفاهیم وحی را از درون همین الفاظ درک نمایند.[1]
ثانیاً: خواندن نماز به عربی یکی از نشانه های جهانی بودن دین اسلام است، زیرا جمعیتی که در یک صف قرار می گیرند و در جبهة واحدی فعالیت می کنند ناگزیرند زبان واحدی داشته باشند و وحدت یک جمعیت بدون این قسمت مسلماً کامل نیست.
امروز عده ای از متفکران معتقدند تا دنیا بصورت یک کشور درنیاید مردم جهان روی سعادت نخواهند دید و برای اینکه این موضوع جامة عمل به خود بپوشد، نقشه هایی طرح کرده اند و یکی از مواد برنامه آنها به وجود آوردن یک زبان بین المللی و جهانی است.
خلاصه اینکه خواندن نماز به یک زبان از طرف تمام مسلمانان رمز وحدت و نشانه یگانگی مسلمانان است و با توجه به اینکه زبان عربی به اعتراف اهل فن یکی از وسیعترین و جامعترین زبانهای دنیا است، این حقیقت روشن تر می شود که: تمام فرق مسلمانان می توانند آن را به عنوان یک زبان بین المللی بشناسد و از آن به منظور حسن تفاهم و همبستگی اسلامی استفاده کنند.[2]
ثالثاً: خواندن نماز به یک صورت معین آن را از دست برد تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بی اساس، که بر اثر مداخله افراد غیر وارد، هنگام ترجمة آن به زبانهای دیگر رخ می دهد نگاه می دارد و به این وسیله روح این عبادت اسلامی محفوظ تر می ماند، منتها بر هر مسلمانی لازم است به قدر توانائی با زبان دینی خود آشنا باشد و بداند با خدای خود چه می گوید؟ و اتفاقاً یاد گرفتن ترجمه نماز که در یک صفحه کتاب خلاصه می شود به قدری ساده و آسان است که ممکن است آن را در یک ساعت (برای تمام عمر) یاد گرفت.
همانطور که می دانیم مسئله توحید و یگانگی در تمام اصول و فروع اسلام یک زیر بنای اساسی محسوب می گردد، و نماز به سوی قبله واحد و در اوقات معین و به یک زبان مشخص، نمونه ای از این وحدت است.
اگر به هنگام مراسم حج در مکه باشیم و نماز جماعتی را که صدها هزار نفر از نژادها و ملیتهای مختلف از سراسر جهان در آن شرکت می جویند و همه با هم می گویند: الله اکبر … مشاهده کنیم آنگاه عظمت و عمق این دستور آشنا می شویم که اگر هر یک این جمله روح پرور یا سایر اذکار نماز را با زبان محلی خود می گفت چه هرج و مرج زشتی در آن روی می داد.
رابعاً علاوه بر اینکه طبق فتوای بعضی از مراجع عظام تقلید، در قنوت دعا کردن، به غیر زبان عربی نیز جایز است.[3]
سخن گفتن با خداوند ارتباط برقرار کردن با حقیقت عالم منحصر به نماز نیست، بلکه در هر حالی که دوست داشته باشی با او ارتباط پیدا کنی، می توانی، لکن چون نماز و عبادت، آداب خاصی دارد که اگر آنها رعایت نشود، آن عمل مورد قبول واقع نمی شود؛ لذا انسان باید همین طور که دستور داده نماز را به عربی بخواند. به عنوان یک نکتة کلیباید بگویم چرائی در احکام در صورتی مفید است که علت آن در کلام خداوند یا اولیاء او (معصومین ـ علیهم السّلام ـ) ذکر شده باشد و الا انسان به جز خسته کردن خویش ثمرة دیگری نخواهد برد چرا که از این گونه (چراها) در همة احکام می توان بیان کرد
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج 9، ص 299.
[2]. آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی. پرسشها و پاسخ ها، ص 57.
[3]. بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، ج 1، ص 627